علی سعیدی
1395/9/23
تعداد بازدید:
معمولاً وقتی در بحثهای عمومی و رسانهها و مطبوعات حرف از اقتصاد زده میشود این تلقی ضمنی وجود دارد که مسئله مربوط به پول و سودوزیان و هزینه و فایده و از اینجور مباحث است. در چنین فضایی، وقتی ایدۀ اقتصاد مقاومتی هم مطرح میشود مردم و مسئولان و مدیران انتظار شنیدن دربارۀ چنین مفاهیمی را دارند. درواقع، همین تلقی پولی و منفتانگارانه از اقتصاد، که خودش تلقی خاص تاریخی است که زمانی وجود نداشته و احتمالاً زمانی هم وجود نخواهد داشت، باعث شده است که همۀ تعاملات اقتصادی ما بهنحوی با پول و حسابوکتاب سودوزیان مرتبط شود. بااینحال جالب است بدانید که بخش خیلی بزرگی از اقتصاد را فعالیتهای غیرپولی و غیرسودجویانه شکل میدهد، فعالیتهای اقتصادی که تقریباً همۀ ما بهصورت روزانه با آن درگیر هستیم. در ادامه به مرور برخی از این فعالیتها میپردازیم که توجه به آنها و گسترش و ترویج آنها میتواند گام مؤثری در اقدام و عمل اقتصاد مقاومتی به شمار رود.
یکی از این فعالیتهای اقتصادی، قرضالحسنه است. قرضالحسنه در نگاه اول، نوعی احسان و نیکوکاری است که شخص قرضدهنده در حق قرضگیرنده انجام میدهد اما این عمل اقتصادی، نوعی «مکانیسم تخصیص» است. درواقع قرضدهنده آنچه را که فعلاً به آن نیازی ندارد دراختیار کسی میگذارد که الآن به آن نیاز دارد ولی فعلاً آن چیز را دراختیار ندارد. اگر قرضالحسنه اتفاق نیفتد، در یکجا اموال بلااستفاده بلوکه میشود و در جای دیگر، نیازها بیپاسخ میمانند. گردش اموال (اعم از پول نقد یا اموال غیرنقدی) ازطریق قرضالحسنه میتواند کارایی و رفاه اقتصادی را بدون تقریباً هیچ هزینهای افزایش دهد خصوصاً اگر این امر توسط بدنههای مردمی و خانوادگی و محلی صورت پذیرد. وقتی قرضالحسنه در بدنۀ مردم رواج داشته باشد (که البته در حال حاضر هم رواج دارد اما ظرفیتهای بسیار گستردهتری در جامعه ما وجود دارد) چون مردم در واحدهای خانواده یا محله یا دوستان و آشنایان اقدام به اعطای قرضالحسنه میکنند، این پیوندهای خانوادگی و اجتماعی و شناختهای مستقیم، اولاً خود ضمانتهای بسیار مستحکمتری از ضمانتهای بانکی فراهم میآورد، ثانیاً هزینهای در بر ندارد، ثالثاً بسیار سریع و کارآمد هستند (مثلاً با یک تلفن یا پیامک، تمامی مراحل اداری آن پایان مییابد!) و رابعاً باعث تقویت پیوندهای اجتماعی و افزایش سرمایۀ اجتماعی و معنوی جامعه میشود.
در بیشتر موارد، ممکن است قرضگیرنده در کلیت زندگی خود مستمند نباشد اما در تطبیق نیازها با داراییها و درآمدهای خود در یک برهۀ زمانی موقت، دچار مشکل شده باشد. گسترش فرهنگ قرضالحسنۀ مردمی میتواند این مشکلات را حل کند. همین امر یکی از مصادیق مشارکت مردم در اقتصاد ملی است که از محورهای اصلی اقتصاد مقاومتی به حساب میآید.
یکی دیگر از فعالیتهای اقتصادی غیرمنفعتجویانه، «وقف» است. متأسفانه وقف در برخی موارد آنقدر از زندگی ما دور شده است که وقتی از وقف سخن میگوییم تنها تصویری که از آن به ذهن مردم و بهویژه دستاندرکاران ساختوساز میآید این است که زمینهای وقفی نسبت به زمینهای ملکی ارزش کمتری دارند! همین و بس! اگر بپرسیم که بیش از این دربارۀ وقف چه میدانید شاید نهایتاً به سازمان اوقاف اشارهای بکنند که متولی موقوفات است. و اگر بیشتر بخواهیم بدانیم، هیچ!
وقف در طول تاریخ و در پهنۀ جوامع مختلف انسانی، یکی از نهادهای اصلی اقتصاد به شمار میرفته است. بسیاری از امور اجتماعی و خدمات علمی در طول تاریخ و حتی در همین عصر ما، ازطریق وقف تأمین مالی شده است. حتماً میدانید که بسیاری از مدارس علمی در جهان اسلام و حتی برخی از دانشگاههای امروز دنیا ازجمله آکسفورد جزء موقوفات هستند. وقف، مانند قرضالحسنه، عملی قربةالیالله و غیرسودجویانه است اما بخش بزرگی از اقتصاد کشورها را شکل میدهد.
وقف ازاینجهت که رابطۀ مالکیت واقف را با مال او قطع میکند، جدای از محسنات اخلاقی و الهی آن، از اختصاصیسازی و انباشت منابع دراختیار عدهای خاص جلوگیری میکند و منابع جامعه را دراختیار همگان قرار میدهد. وقتی در جامعه فرهنگ مالکیت خصوصی ترویج و تبلیغ شده و تبدیل به ارزش شود، یعنی زمانیکه زمین ملکی ارزش بیشتری از زمین وقفی داشته باشد، فرهنگ اختصاصیسازی و حبس اموال و محرومکردن دیگران از موهبتهای اجتماعی ترویج و گسترش پیدا میکند. درنتیجه، در گوشهای از جامعه منابع جمع میشوند و بلااستفاده میمانند و در گوشهای دیگر، نیازها جمع میشوند و سرکوب میشوند! فرهنگ وقف با ازبینبردن اختصاصها، منابع و منافع جامعه را آزاد میکند و دراختیار همگان قرار میدهد.
همۀ ما مردم، اگر اراده داشته باشیم، میتوانیم در اموال خود چیزهای زیادی را برای وقفکردن پیدا کنیم. حتی اگر خودمان بهتنهایی نتوانیم مالی را وقف کنیم، میتوانیم راهکارهایی را برای وقف دستهجمعی ابداع کنیم و بهصورت مشارکتی اموالی را تهیه کرده و وقف کنیم. تصور کنید روزی برسد که هیچ مال اضافی در جایی بلوکه نشده باشد و همۀ اموال میان کسانی که به آن نیاز دارند و در حد نیاز و استفادۀ آنها و ازطریق مکانیسمی درونزا و داوطلبانه توزیع شده باشد، دراینصورت میتوان انتظار داشت که چنین اقتصادی، نهتنها مقاوم و پایدار بلکه پیشرو و یکتاز باشد. نوآوری اقتصاد مقاومتی در همین تلفیق اقتصاد با فرهنگ و حتی «اتحاد» اقتصاد با فرهنگ نهفته است.