علی سعیدی
1395/9/29
تعداد بازدید:
چندسالی است که پیادهروی اربعین به صورت گسترده و با استقبال پرشور مردم ایران و عراق و سایر شیعیان جهان برگزار میشود و موج گستردهای از شعائر شیعی را در جهان ایجاد کرده است. در کنار ابعاد معنوی و فرهنگی بسیار عظیم این حرکت جهانی، ابعاد اقتصادی درخور توجهی نیز در این پیادهروی چندروزه مشاهده میشود که دقت در آنها میتواند درسهای مهمی را برای اقتصاد ما داشته باشد.
یکی از وقایعی که بهراحتی از کنار آن عبور میکنیم این است که مردم عراق بدون هیچ توقعی، برای زائران از هر قوم و کشوری، غذا و اِسکان رایگان فراهم میکنند، آن هم نه برای یک وعده و دو وعده و یک روز و دو روز یا یک نفر و دو نفر، بلکه برای بیش از بیستمیلیون نفر در حدود ده روز و برای تمام وعدههای غذایی!
با توجه به سالها جنگ و درگیری در عراق و همچنین قرنها استضعاف مردم شیعه در این کشور و فقر تحمیلی به شیعیان آن، این سؤال پیش میآید که هزینۀ این خدمات از کجا تأمین میشود؟ پشتیبانی موکبها چگونه و از طریق چه سازوکاری انجام میشود؟ شیوۀ مدیریت موکبها چگونه است؟
مشخص است که دولت عراق هرگز توان چنین تأمین مالی گستردهای را ندارد، حتی با درآمدهای نفتی کلان. هیچ سرمایهگذار بخش خصوصی هم انگیزهای ندارد که مخارج این خدمات عظیم را تأمین مالی کند. بانک یا مؤسسۀ اعتباری هم وجود ندارد که از عهدۀ این مخارج بربیاید. عراقیها برای این خدمترسانی فوقالعاده از «سرمایهگذار خارجی» هم استفاده نمیکنند!
اگرچه آستانهای ائمۀ اطهار و امامزادگان چه در عراق و چه در ایران موکبهایی را در مسیر پیادهروی اربعین برپا کردهاند و خدماتی را از محل اوقاف و خیرات و صدقات ارائه میدهند اما تعداد و مقدار آنها نسبت به کل موکبها بسیار ناچیز است. عمدۀ مخارج این حرکت عظیم توسط مردم عادی و قشر متوسط و حتی ضعیف عراق تأمین میشود.اما چگونه؟!
علم اقتصاد بحث خود را از کمیابی شروع میکند. در تعریف این علم میگویند اقتصاد علم تخصیص منابع کمیاب برای خواستههای نامحدود است. با این نگاه، منابع و امکانات برای تأمین نیازهای همۀ مردم وجود ندارد و از طریق مکانیسمهایی بهویژه مکانیسم بازار و نظام قیمتها، عدهای (کسانی که فاقد توانایی مالی برای خرید هستند) باید از دور خارج شوند تا در قیمت تعادلی، میان عرضه و تقاضا تعادل ایجاد شود. با این حال، واقعیتهایی که در پیادهروی اربعین میبینم درست برعکس این است: آب و غذا و مکان استراحت و چای و شیر و شوربا و شیرینی و... بهاندازۀ «بیش از کافی» وجود دارد و هیچ نیازی نیست که ازطریق مکانیسمهایی، عدهای از مردم و بهویژه اقشار ضعیف کنار زده شوند درنتیجه اصلاً مکانیسم عرضه و تقاضایی وجود ندارد که بخواهد قیمت تعادلی را تعیین کند.
شاید دلایل متعددی را بتوان یافت که چرا در پیادهروی اربعین با کمیابی و کمبود مواجه نمیشویم اما به نظر من، آنچه در رفع کمیابی در اربعین نقش کلیدی دارد، کنارگذاشتن «اختصاصیکردن» اموال توسط مردم باشد. ما در زندگی روزمره با وضع مالکیت خصوصی، اموال را در تصرف خود میگیریم و با احترام به مالکیت خصوصی، دیگران را از بهرهمندی از آن محروم میکنیم. درحالیکه در روایات داریم که «المال مال الله جعله ودائع عند خلقه »[1]مال و ثروت و داراییهای موجود در جامعه اصالتاً و حقیقتاً متعلق به خداوند است و خداوند آنها را نزد ما «به امانت» گذاشته است که به اندازۀ حد کفاف خود از آن بهرهمند شویم و مازاد آن را به دیگران ازجمله محرومان و نیازمندان منتقل کنیم. مالکیت خصوصی در شریعت اسلام محترم شمرده شده است اما معنای آن اختصاصیسازی و کنز و انباشت اموال و محرومکردن دیگران از آن نیست بلکه این مالکیت خصوصی اموال، مسئولیتی را بر عهدۀ مالک قرار میدهد که از این اموال برای رفع مایحتاج خود و خانواده خود و دیگر مسلمانان بهره بگیرد. اتفاقاً بر خلاف مثل رایج که میگوید چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است، در سیرۀ اهلبیت علیهمالسلام، دیگران بر خود انسان مقدماند و مسلمان حتی باید از حق خود بزند و اول به همسایه و همشهری و همدین و همنوع خود کمک کند نه اینکه اموال خود را که نیازی بدانها ندارد «حبس» کند و دیگران را از آن محروم کند با این توجیه که شاید و شاید در آینده بدان نیاز پیدا کند! ذخیرۀ احتیاطی امروز برای نیازهای احتمالی آینده، باعث محرومشدن عدهای در امروز میشود و همین امر باعث ایجاد کمیابی در اموال و ثروتها در جامعه میشود.
آنچه مردم عراق در این پیادهروی انجام میدهند آن است که اموال و داراییها و منازل و وسایل خود را از اختصاص خارج میکنند و دراختیار همه قرار میدهند و همۀ زائران هم از این اموال و مساکن استفاده میکنند بدون اینکه حق اختصاصی برای خود یا دیگران قائل شوند و اینگونه میشود که همهچیز به اندازۀ بیش از کافی برای همه وجود دارد و حتی مشاهده میکنیم که در سالهای بعد هم این اموال و داراییها نهتنها کم نمیشوند بلکه مردم عراق هر سال بهتر و بیشتر از سال گذشته از زائران حسینی پذیرایی میکنند. حرکت از اختصاصیسازی به سمت عمومیسازی آن هم توسط بدنۀ مردمی و نه با فشار و تحمیل بیرونی، راهکاری عینی و عملی برای وفور نعمت و بهرهمندی همۀ مردم از مواهب اقتصادی و اجتماعی فراهم میآورد و این نقطۀ تلاقی فرهنگ و اقتصاد در اقتصاد مقاومتی است. امیدوارم همۀ ما این درس بزرگ را از پیادهروی اربعین و از شیعیان مظلوم و باکرامت عراق فرابگیریم و در زندگی روزمرۀ خود به کار ببندیم.
[1] . الحیاة، ج3: ص 12۳